(بیان شبهات از ادیان مختلف به اسلام از شما رسیدگی به آنها از ما)

۷ مطلب با موضوع «مسیحیت» ثبت شده است

هامان، وزیر فرعون

مسیحیان گویند: هامان وزیر یکی از پادشاهان ایران بود نه وزیر فرعون در حالی که قرآن او را وزیر فرعون خوانده است؟

جواب: هامان لفظ عام است مانند (اتابک)  و (صدراعظم)  و گاهی بر فرد معین گفته میشود و کلمه خاص را بر عام یا عام را بر خاص بسیار اطلاق میکنند مثل "الکتاب" که ازآن کتاب سیبویه  و از "مدینه"  مدینه الرسول را قصد میکنند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مصطفی قاضی زاهدی

آیا قرآن مخالف انجیل است؟

مسیحیان می¬گویند قرآن از طرف خدا نیست چون با تعلیمات انجیل مخالف است. مثلا: خدایی حضرت مسیح در انجیل صریحا بیان شده است و در قرآن او را در رتبه پیغمبری می¬داند و یا در انجیل خداوند دارای سه اقنوم(اب و ابن و روح¬القدس) بیان شده است و در قرآن این تثلیث در حد کفر است.
جواب
اینها همه دلیل بر صحت قرآن و محرّف بودن انجیلی است که در دست مسیحیان است زیرا مذهب صحیح مسیحی مخالف این خرافات و موافق قرآن است. بزرگان مسیحیان پیش از پیغمبر اسلام مثل اریوس اسکندرانی، مسیح را بنده خدا میدانستند و منکر تثلیث بودند. همینطور ماسدونیوس  و اتباعش روح¬القدس را فرشته خدا میدانستند نه متحد با او. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مصطفی قاضی زاهدی

حقانیت دین مسیحیت در آیات قرآن

سوال: برخی میگویند: دلیل بر حقانیت مسیحیت از قرآن این است که قرآن حکم به فسق کسی کرده که احکام انجیل را برپانکند.
خداوند متعال می فرماید: "ولیحکم هل النجیل بما انزل الله فیه و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون "
(اهل انجیل (پیروان مسیح )نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند فاسقند)
پاسخ: اولا: آیه به نصارا دستور می دهد تا به تمام آنچه در انجیل آمده حکم کنند که یکی از آنچه دراین کتاب آمده بشارت به پیامبری جدید و پذیرش دین جدید دعوت می نماید.
ثانیا: حکم فوق،به لزوم التزام،به " ما انزل الله " واقعی و غیرمحرف دارد نه آنچه که در دست مسیحیان است که تحریف شده است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مجید شهسواری

عدم نسخ کتاب مقدس !!!

سوال:خداوند متعال می فرماید: "و من یتبع غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین "
(و هرکس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق ) آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد. و در آخرت از زیان کاران خواهد بود.)
و نیز می فرماید: "لا اکراه فی الدین "(در قبول  دین اکراهی نیست )
ازآن جهت که مسیحیت به اعتراف مسلمانان دینی آسمانی است پس ایمان به مسیحیت ایمان به اسلام وتسلیم دربرابر حق است ومخالفت بامسیحیت موجب زیان درآخرت می شود.

واز جهتی در پذیرش دین اسلام اکراه و اجباری نیست پس در مسلمان شدن ما اجباری نیست وحتی لازم نیست به دنبال حقانیت اسلام گشت

پاسخ: اولا : در مورد آیه اول مقصود از اسلام دین اسلام است که با شریعت جدید بر پیامبر نازل شده است.
ثانیا: گرچه روح تعالیم تمام ادیان همان تسلیم در برابر پروردگار است. ولی مقتضای تسلیم در برابر دستورات الهی آن است که اگر دین جدید با تعالیم و شریعت نو آمد آن را پذیرا باشد.
ثالثا: مقصود از آیه " لااکراه فی الدین " این نیست که در پذیرش دین انسان مختار است به گونه ای که اگر انتخاب نکرد کسی با او کاری نداشته باشد بلکه اشاره به یک امر واقعی دارد که انسان دین را باید با اختیار خود قبول کند و به زور و تهدید دین بر دل نمی نشیند واین منافات ندارد با این که انسان وظیفه شرعی و عقلی و الهی دارد که به دنبال دین حق رفته و آن را قلبا پذیرا باشد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مجید شهسواری

تورات و انجیل منبع هدایت و نور!!!

سوال:برخی می گویند:قران کریم از انجیل و تورات به هدایت و نورتعبیر کرده است.آنجا که می فرماید: " انا انزلنا التوراه فیها هدی و نور..."(همانا ما تورات را فرو فرستادیم که در آن هدایت و نور است)
درباره انجیل نیز می فرماید: "و آتیناه آلانجیل فیه هدی و نور..."(و انجیل را به او دادیم که در آن هایت و نور بود)
پاسخ: اولا:این آِات و نظایر آن مربوط به تورات و انجیل غیرمحرف است.
ثانیا: گرچه در تورات و انجیل هدایت و نور است ولی قرآن نور آشکار و کامل ترین دستور سعادت بشر می باشد. لذا قرآن درباره تورات می فرماید: "فیها هدی و نور"(در تورات هدایت و نور قرار دارد) و درباره انجیل می فرماید: " فیه هدی و نور ".ولی تعبیر قرآن درباره خودش برخلاف این دو است. چنان که می فرماید: " وانزلنا الیکم نورا مبینا "(و به سوی شما نور آشکاری را فرو فرستادیم)
ثالثا: این آیات مربوط به تورات و انجیل در عصر نزول و قبل از آمدن اسلام است.
رابعا:"طبق آیات محکمات قرآن تمام اهل کتاب وظیفه دارند به آیین جدید گرویده و اسلام را بپذیرند.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مجید شهسواری

آیا اعتقاد مسلمانان به خداوند، پیامبر و جبرئیل علیهما السلام تثلیث محسوب نمی شود؟

آیا اعتقاد مسلمانان به خداوند، پیامبر و جبرئیل علیهما السلام تثلیث محسوب نمی شود؟


با توجه به عقیده مسیحیان درباره «اقانیم ثلاثه»، آیا عقیده ما مسلمانان به «پیامبر» و«جبرئیل» در برابر «خداوند»، یک نوع سه‏ گانه پرستی محسوب نمی‎شود؟

اعتقاد به خدا و جبرئیل و محمد صلی الله علیه و آله و سلم، به هیچ وجه با عقیدة نصاری دربارة «اقانیم ثلاثه» ـ اب، ابن و روح القدس ـ مشابهت ندارد؛ زیرا ما خدا را تنها معبود و آفریدگار یکتا و خالق یگانة سراسر جهان هستی می‏دانیم و غیر از او حتّی حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و جبرئیل و سایر پیامبران و فرشتگان را مخلوق و آفریدة او می‏دانیم که از خود هیچ گونه اختیاری در این جهان پهناور هستی ندارند؛ همه، بندة او هستند و همه سر بر فرمان او دارند. جبرئیل، پیک وحی او و محمّد‏ صلی الله علیه و آله، بنده و فرستاده و برگزیدة اوست. قرآن مجید که مدرک اصیل تمام عقاید ماست، این حقیقت را آشکارا در بسیاری از آیات بیان کرده است و هر گونه عبارتی که بوی الوهیّت پیامبر یا جبرئیل بدهد، به شدّت از طرف اسلام مردود خواهد شد.





منبع: بازیابی، شهریور/1385، از داده پرداز، پرس و جو، نسخه اختصاصی، قم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سجاد محمدی

آیا با تغییر مصوت های قرآن ، قرآن تحریف شده محسوب می گردد؟

 آیا با تغییر مصوت های قرآن ، قرآن تحریف شده محسوب می گردد؟

چطور می‌شود که در قرآن تحریفی رخ نداده باشد در حالی که با عوض کردن مصوت‌ها در زبان عربی معنای جمله عوض می‌شود؟

تحریف معانی مختلفی دارد برای روشن شدن پاسخ ابتدا به بیان هر یک از این معانی و نظرات مسلمانان پیرامون آنها می پردازیم:

1-تحریف معنوی: تحریف معنوى آن است که آیه‏اى را آن چنان معنى و تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعى آن باشد.[1] بنا بر این مفهوم تمام تفسیر به رأی‌ها و تأویلات نادرست و غلط  که تا کنون بوده و خواهد بود نوعی تحریف معنوی قرآن است. [2]

2- تحریف به کم یا زیاد شدن در حروف و حرکات همراه با حفظ قرآن و ضایع نشدن آن؛ به این نحو که در خارج معلوم نباشد قرآن اصلی کدام است. مانند آنچه در قرائت‌های گوناگون وجود دارد. قطعاً یکی از این قرائت‌ها صحیح است و بقیه یا به قرآن چیزی را افزوده یا از آن کاسته‌اند.[3]

برخی از علمای شیعه بر این عقیده اند که قرائت حفص از عاصم که امروزه متداول است، همان قرائت قرآن اصلی است که نسل به نسل و سینه به سینه نقل شده است و قرآن مرسوم و متواتر بین مردم همین قرآن است و بقیه قرائت‌ها نوعی اجتهادند.[4] و اینکه این قرآن به حفص نسبت داده شده است نیز به این معنا نیست که حفص این طور خوانده و مردم از او تبعیت کرده‌اند؛ بلکه به این معناست که حفص از قرائت مرسوم در بین مردم تبعیت کرده است.[5]

هم چنین روایاتی از ائمه نقل شده است که قرآن «علی حرف واحد من عند الواحد» نازل شده است و این روایات اشتباه بودن دیگر قرائت‌ها و درست بودن یکی از آنها را اثبات می‌کند.[6]

اگر این روایات را با روایاتی که در آنها به مردم دستور داده شده است قرآن را همان گونه که مردم می‌خوانند بخوانید،[7] ضمیمه کنیم، چنین می‌فهمیم که قرآن اصلی همان است که نزد مردم متواتر و مرسوم بوده است. بنا بر این هیچ گونه تحریفی در حروف و مصوت های قرآن واقع نشده است.

3- تحریف به معنای کم یا زیاد شدن کلمه یا کلماتی همراه با حفظ اصل قرآن.

گفته شده است که چنین تحریفی در قرآن، در صدر اسلام واقع شده بود و گزارش‌های تاریخی بیانگر آن است، اما با توحید مصاحف عثمان این مشکل برطرف گردید. عثمان پس از جمع‌آوری قرآن به والیان خود دستور داد مصحف‌هایی را که مخالف مصحف جمع شده توسط او هستند، بسوزانند. (البته مصحف عثمان بنا به عقیده شیعه همان قرآن مرسوم در زمان پیامبر بوده است.) بنابراین تحریف به این معنا از زمان عثمان به بعد عملاً منقطع شد؛ اما پیش از آن وجود داشته است.[8]

4-تحریف به معنای کم یا زیاد شدن آیه، آیات یا سوره ای همراه با حفظ قرآن اصلی و اتفاق نظر نسبت به قرائت پیامبر(ص). مانند آنچه در بین اهل سنت وجود دارد که برخی از آنها بسم الله الرحمن الرحیم ابتدای سوره‌ها را جزو وحی می‌دانند؛ در حالی که برخی دیگر از آنها آن را جزو وحی نمی‌دانند. البته همه مسلمانان بر این اتفاق نظر دارند که پیامبر قبل از هر کدام از سوره‌ها به جز سوره توبه بسم الله را می‌خوانده است.[9]

5-تحریف به نقیصه و زیاده‌: یعنی اینکه قرآنی که امروزه در دست ماست مشتمل بر همه قرآن نباشد و یا چیزی از خارج به آن اضافه شده باشد. وقوع چنین تحریفی در قرآن از سوی شیعه مورد انکار قرار گرفته و ادله فراوانی نیز برای آن اقامه شده که در جای خود آمده است.[10]

بنا براین در زمینه مصوت‌ها و حرکات قرآن گرچه به جز قرائت مرسوم، قرائت‌های دیگری نیز در لابلای کتابها وجود دارد اما آنها نوعی اجتهاد است و متواتر نیست. و البته در بین عالمان علوم قرآن برای تشخیص درست یا اشتباه بودن آنها ملاک‌هایی نیز نقل شده است.[11] اما در صورت قبول چنین تحریفی در قرآن، باید گفت که تحریف به این معنا هیچ ضرری به جاودانگی قرآن نمی زند؛ زیرا قرائت اصلی نیز موجود است. آنچه مضر به جاودانگی قرآن است تحریف به معنای زیاد شدن حروف یا کلمات یا آیاتی از خارج قرآن به آن می باشد که به عقیده همه دانشمندان مسلمان در قرآن واقع نشده است.

 


[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 29، دار الاکتب الاسلامیه، تهران، 1374.

[2] . به نقل از البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم خوئی، ص 197 – 199، نشر امید. کل این تقسیم بندی از کتاب آقای خویی نقل شده است.

[3] . همان.

[4] . معرفت، محمد هادی، تلخیص التمهید، ص 399- 400، مؤسسة النشر الاسلامی.

[5] . همان، ص 375.

[6]. همان، ص 378.

[7] . همان، ص 379.

[8] . خوئی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 197 – 199، نشر امید.

[9] . همان.

[10] . ر. ک. به: البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم خوئی، ص 200 – 259؛ صیانة القرآن من التحریف، محمد هادی معرفت، مؤسسة النشر الاسلامی. همچنین ادله شیعه بر نفی این تحریف در پاسخ سؤال شماره 453 (سایت: 486) مطرح شده است.

[11] . ر. ک.به: تلخیص التمهید، محمد هادی معرفت، ص 399 – 400

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سجاد محمدی