اسطوره های بین النهرین

بین النهرین سر زمین کهن سال که شمال آن را آشور وجنوب آن را بابل تشکیل می داد و هنوز هم برای عده زیادی سر زمین نا شناخته است . البته بعضی جنبه های آن طریق تورات به خوبی شناخته شده است : شکوه نینوا و بابل ، سرشت خون آشام جنگ جویان آشوری ، قدرت جادویی پیشگویان بابلی ، تجار ثروتمند و نیرومند شیوه زندگی پر زرق و برق و شهوانی .

شخصیت هایی از قبیل حمورابی ، نبوکد نصر ، تیگلات ،پیلسر ، آشور بانیپال ، سنا خریب به عنوان افراد نیرومند یاد شده اند.

همه این اسطوره ها روایت خدایان مردم بین النهرین است . و خدایان مهم تر و معروف تر به دفعات بیشتر در اسطوره ها ظاهر می شوند . معابدی که خدایان در آن پرستش می شوند به وسیله یک سلسله مراتب روحانی اداره می شده . در سراسر تاریخ بین النهرین جن گیران و پیش گویان نقش مهمی ایفا کرده اند و در سراسر دنیای باستان مهارت پیشگویان بابلی فوق العاده مورد احترام بوده است . دین در زندگی روزمره مردم معمولی نقش مهمی ایفا می کرد . آنها شخص خود را به خدا یا الهه خاصی متصل می کردند وبه ازاء شفاعت طلبیدن از خدایان دیگر و حفاظت در مقابل ارواح شرور به نیایش و تقدیم قربانی می پرداختند . ذخیره عظیمی از اوراد و افسون ها وجود دارد که  گاهی اوقات قطعاتی اسطوره نیز در آنها به چشم می خورد.

حماسه گیل گمش و توفان :

شخصیت های این اسطوره : 1:گیل گمش :مردی بزرگ در عرصه دانش وخرد . 2:ارورو : مادر خدایان . 3:انکیدو : انسان اولیه ای که ارورو آن را آفرید برای مقابله با گیل گمش. 4:شم خَت :کسی که انکیدو را رام می کند. 5 : لوگل بنده : شوهر ملکه نین سون و پدر گیل گمش 6: نین سون :مادر گیل گمش و ملکه بزرگ که گیل گمش برای مشورت با او به خاطر جنگ با خومببه پیش او می رود . 7: خومببه : غول جنگل سرو آزاد . 8 : ایشتر : الهه ای که اگر عاشق کسی می شد بعد از استفاده از او آن را رها می کرد و این بار عاشق گیل گمش می شود ولی  گیل گمش دست رد به سینه او می زند و الهه ایشتر ناراحت می شود و تدارک جنگ با گیل گمش را می بیند. 9 : لوگل بنده :پدر گیل گمش . 10: انو ، ال لیل ، اِآ ، شه مش : اینه خدایان آسمانی هستند . 11 : اوت – نه پیش تیم : که گیل گمش تصور می کند که اوت- نه پیش تیم و همسرش از طوفان بزرگ جان سالم به در برده اند و راز زندگی جاوید را می دانند . 12 : سیدوری : زن میخانه داری که گیل گمش از او راه رسیدن به اوت نه پیش تیم را از او می پرسد و او راه را نشان می دهد. 13 : اورشَه نبی : قایق بانی که گیل گمش با او از آب های مرگبار عبور می کند .

گیل گمش(پادشاهی نیمه آسمانی که به جستجوی زندگانی جاوید بر آمد) بیشتر حماسه گیل گمش در سال های قرن گذشته در ویرانه های معبد نَبو در نینوا و کتابخانه کاخ آشور بانیپال به دست آمده .

      گیل گمش در دوران سلسله اول (حدود 2600 ق م)یکی از فرمان روایان جوان اوروک است گفته می شد که وی پسر الهه نین سون است که شوهرش پادشاهی به نام لوگل بنده است اما با اینکه در حماسه ذکر می شود که لوگل بنده پدر گیل گمش است ، فهرست پادشاهان سومری حاکی از آن است که پدر او یکی از کاهنان بلند مرتبه کول لاب (بخشی در دوران اوروک)بوده است این موضوع باعث می شد که گیل گمش دست کم نیمه الهی باشد . معروف ترین کار او احداث دیوار های اطراف شهر اوروک بود که در حماسه ذکر شده . این حماسه با بیان خلاصای از کردارها و موفقیت های قهرمان آن آغاز می شود .

گیل گمش را مردی بزرگ در عرصه دانش و خرد معرفی می کند کسی که اطلاعات مربوط به پیش از روز های طوفان را باز آورد وکسی که پای در راه سفر طولانی به جستجوی جاودانگی نهاد ، خسته شد و از این کار چشم پوشید به خانه برگشت و کارهایی را که کرده بود و رنجی را که کشیده بود بر کتیبه ای ثبت کرد و سپس احداث دیوار های شهر اوروک و معبد( آن اِ آن نا) جایگاه الهه ایشتر را به پایان رساند .

حماسه گیل گمش با یک داستان شروع می شود که در آن گیل گمش عنان گسیخته در حالی که کلیه جوانان سالم را وادار به احداث دیوارهای شهر و معبد می کند ، حق همبستری با کلیه دوشیزه گان اوروک در شب اول زفاف را به اجرا می گذارد ، سر انجام ساکنان اوروک از مادر خدایان ، اَرورو ، در خواست می کنند که رقیبی برای گیل کمش خلق کند . اَرورو از مقداری گل یک انسان اولیه را آفرید که آن را انکیدوی جنگجو می گویند . ابن انسان اولیه یکی از مهم ترین شخصیت های این حماسه است اما نخست باید رام شود این کار به دست یک روسپی به نام شم خَت انجام می گیرد او جذابیت های فراوان خود را به انکیدو می نماید و انکیدو پس از شش روز و هفت شب عشق ورزی دیگر گون می شود.

انکیدو می پذیرد که به اوروک برود تا بتواند با گیل کمش به ستیز بر خیزد و به او نشلن دهد که حتی کسی که در بیابان متولد شده است از او نیرومندتر باشد . اما شم خت می کوشد به انکیدو بقبولاند که گیل گمش می خواهد دوست او باشد

گیل گمش دو رویا می بیند می بیند که موضوع آنها آذرخش آسمان یک ستاره و این دو خواب این طور تفسیر میشوند که برای گیل گمش یک رفیق نیرو مند خواهد آمد ، که انکیدو می آید و در اول این دو با هم کشتی می گیرند و هیچ یک از آنها پیروز نمی شود و آنه در میابند که آنها نه برای مبارزه بلکه برای دوستی با هم آفریده شده اند. وبلا فاصله آنها تصمیم می گیرند که به اتفاق یک دیگر غول جنگل سرو آزاد خومبَبَه که فریادش غرش طوفان ، گفتارش آتش و نفسش مرگ است را از میان بردارند که آنها به اتفاق هم دیگر به جنگل سرو آزاد میروند که این جنگل احتمالا نزدیک کوه های زاگرس است . این دو بعد از مشورت با خرد مندان و پس از مشورت با ملکه بزرگ نین سون به طرف جنگل میر وند و بین آنه و خومببه جنگ در می گیرد که آنها خومببه را شکست می دهند و او را می کشند و به اوروک باز می گردند و جاذبه گیل گمش الهه ایشتر را در دام عشق گرفتار می کند اما گیل گمش تسلیم وسوسه های الهه ایشتر نمی شود (الهه ایشتر بعد از اشتفاده کردن از معشوق هایش آنه را رها می کرد) و به خاطر این که گیل گمش به او جواب رد داد خیلی ناراحت شد و تدارک جنگ با گیل گمش را دید که در آن الهه ایشتر شکست می خورد و انکیدو پس از آن جنگ می میرد و گیلگمش هم به دنبال راز زندگی جاوید میرود که در این راه با خطر های زیادی مواجه می شود که یکی پس از دیگری آنها را پشت سر می گذارد از جمله آن خطر ها عبور از آبهای مرگبار است که او به کمک اورشه نبی از این آبها عبور می کند ولی زندگی جاودانه را نمی یابد. 

گیل گمش از (اوت نه پیش تیم){ که به سبب در گیری خدایان (ال لیل) خدای برتر به او(اوت نه پیش تیم) و همسرش زندگی جاودانه بخشیده} راه رسیدن به زندگی جاوید را می پرسد و اوت  کار خود را با یک آزمون آغاز می کند ،( به این تر تیب که او شش شب و هفت روز به اندازه زمانی که طوفان ادامه داشت) اما گیل گمش در این آزمون مردود می شود به محض آنکه بر زمین می نشیند خواب مانند مهی بر او سایه می گسترد پس از گذشت هفت شب هنگامی که گیل گمش در بیدار می شود نمی پذیرد که به خواب رفته است ،تا آنکه چشمش به هفت قرص نان می افتد که بعضی از آنها کپک زده و این نان ها پس از هر شب خواب بر بالین او گذاشته شده .

گیل گمش مایوس و افسرده تصمیم می گیرد جستجو برای جاودانگی را رها کند . او بر می گردد به اوروک و به کمک مردم اوروک دیواری را برای شهر می کشند.

2: حماسه آفرینش: به نظر می رسد که این حماسه ، به خلاف حماسه گیل گمش ،خارج از بین النهرین تقریبا نا شناخته بوده است .کتیبه های آن در سلطان تپه ، نینوا ، کیش ، و بابل پیدا شده ، و فقط به این دلیل حماسه است که به رویداد های کیهان شناختی می پردازد؛ قهرمان میرنده ای ندارد و بیشتر حال و هوای متن یک کتاب مقدس را دارد و در جشن های بزرگ داشت سال نو در بابل از حفظ خوانده می شود .


اسطوره های کوچکتر:

1: حماسه اررا . 2: آتنه 3: اَدَپَه 4: حماسه اِنزو 5:فرود ایشتر به جهان زیرین  6: نرگل و ارشکیگل