هوالحق

چرا در قران و اسلام به مردها حق تعدد زوجین داده شده؟ فلسفه تعدد زوجات چیست؟‌ آیا با توجه به جواز چند همسری، حق زنان در اسلام رعایت شده است؟

مشروعیت تعدد زوجات و یا ازدواج موقت در اسلام مبتنی بر پاسخگویی صحیح به نیازهای واقعی جامعه بشری است که نه تنها با مسائلی نظیر هوس بازی ، خوشگذرانی و فساد منافات دارد بلکه در چارچوبی منطقی و قانونی و همراه با مسؤولیت پذیری و رعایت مسائل حقوقی و عاطفی خانواده است. از آنجا که تکیه اصلی شما در سوال بر چرایی تعدد زوجات است ، در ادامه به بررسی این موضوع می پردازیم :

یک. پیشینه تعدد زوجات‏

چند همسرى ریشه‏‌اى کهن در میان جوامع مختلف بشرى و ادیان پیش از اسلام دارد. هم در یهودیت، هم در مسیحیت بحث تعدد زوجات وجود دارد. در کتاب مقدس چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید این موضوع مطرح شده است. در عهد عتیق شخصیت‌هایی وجود دارند که هزار همسر داشته‌اند. امروزه نیز در جوامع یهودی به این موضوع عمل می کنند. حتی در مسیحیت نیز پاپ‌هایی بوده اند که چندین همسر داشته‌اند.

ابتکار اسلام در این باره، این است که آن را محدود ساخت و شرایط سنگینى از جهت اخلاقى، اقتصادى و... بر آن حاکم کرد و بدون تحقّق آن شرایط، چند زنى را غیرمجاز اعلام نمود.

دو. چرایى چندهمسرى‏

در رابطه با چرایى چند زنى، علل مختلفى ذکر شده ‏جهت آگاهى بیشتر نگاه: مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 295 - 313، (قم: صدرا، چاپ سى و پنجم 1382)..

که به جهت اختصار به دو عامل اشاره میشود:

2-1. فزونى زنان آماده ازدواج بر مردان؛ در طول تاریخ و در غالب جوامع به طور معمول تعداد زنان آماده ازدواج، از مردان افزون‏تر است.

آگبرن و نیمکوف مى‏نویسند: «در سال 1805 در میان 23000 تن از سرخ‏پوستان «دشت‏هاى بزرگ» (Great Plains)، در برابر هر 100 زن تنها 44 مرد وجود داشتند».W.F. Oghborn & M.F. Nimkuff, Sociology, Boston, 8591, p.585.

(ق) آریانپور، ا.ح. زمینه جامعه شناسى، (ترهان، دهخدا، 1347)، ص 331.

فرقه آمریکایى مورمون (Mormon) نیز که چند زن ‏گیرى را روا می‏داند، در گذشته بارها دچار کمبود مرد شده است براى مثال در سال 1870 در بین مورمون‏هاى سه ناحیه از استان یوتا (Utah)    956زن در برابر 854 مرد موجود بودند.

برتراند راسل مى‏نویسد: «در انگلستان کنونى بیش از دو میلیون زن زاید بر مردان وجود دارد که بنا بر عرف، باید همواره عقیم بمانند و این براى ایشان محرومیت بزرگى است»مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 318، به نقل از: راسل، برتراند، زناشویى و اخلاق، ص 115..

این مسئله خود تابع عواملى چند است؛ از جمله:

2-1-1. آمارهاى موجود در برخى از مناطق جهان (مانند تانزانیا) نشان میدهد میزان تولد دختر در آنها بیش از پسر است.

«براساس برخى از آمارهاى منتشره، چندى پیش در روسیه، جمعیت زنان 21 میلیون نفر بر مردان فزونى دارد». P.62.Why Polygamy Is Allowed In Islam,بنابراین تکیه بر «تک زنى»، باعث می‏شود در چنین شرایطى، همواره تعدادى از زنان از نعمت ازدواج محروم بمانند؛ در حالى که با جواز چند همسرى، میتوانند از داشتن شوهر و کانون خانواده و آثار مهم آن بهره‏ مند گردند. البته در موارد زیادى نیز موالید دختران، بیش از پسران نیست؛ اما همواره به علل دیگرى عدد زنان آماده ازدواج، از مردان بیشتر است.

2-1-2. همواره بر اثر حوادث اجتماعى - مانند جنگ‏ها - تعداد بیشمارى از مردان تلف می‏شوند و همسران آنان بی ‏سرپرست مى‏گردند. همچنین غالباً تصادفات، غرق شدن‏ها، سقوطها، زیر آوار ماندن‏ها و.... تلفات بیشترى را متوجه جنس مرد مى‏کند. طبیعى است در این موارد، شمار زنان آماده به ازدواج بر مردان فزونى پذیرد. «در اروپا در خلال سى سال جنگ و خونریزى در دو جنگ جهانى، مردان زیادى کشته شدند؛ به طورى که عدد مردان براى ازدواج با دوشیزگان و بیوه زنان کفایت نمى‏کرد. تنها در آلمان غربى شش میلیون زن وجود داشت که نمى‏توانستند شوهرى براى خود پیدا کنند. برخى از آنان از دولت درخواست کردند قانون جواز چندهمسرى را به تصویب رساند تا در پناه ازدواج قانونى، هم از امنیت اجتماعى و تأمین اقتصادى بهره‏مند شده و هم نیازهاى غریزى آنان به طور سالم در کانون خانواده ارضا گردد. با مخالفت کلیسا چنین خواسته‏اى برآورده نشد، در نتیجه تأمین نیازها و ارضاى غرایز، بسیارى از آنان را به روسپى‏گرى و روابط حاشیه خیابان‏ها کشاند» See: op.CiT, P 42.و در پى آن فساد و بزهکارى در آلمان، به شدت رواج یافت.

2-1-3. مقاومت بیشتر زنان در برابر بیمارى‏ها و عوامل هورمونى و... موجب فزونى تعداد آنان در برابر مردان مى‏شود. مطالعات مختلف نشان مى‏دهد، جنس زن در دوران جنینى، کودکى و به ویژه دوره پیش از بلوغ، در برابر بیمارى‏هاى عفونى مقاوم‏تر از جنس مرد است و شرایط نامناسب و رنج آورى، همچون کمبود مواد غذایى و سوء تغذیه، پسران را بیش از دختران تحت تأثیر قرار مى‏دهد، و در کل مرگ و میر زنان نسبت به مردان در برابر بیمارى‏ها کمتر است‏حسینى، هادى و دیگران، کتاب زن، (تهران: امیرکبیر، چاپ اول، 1381)، ص 115 - 114 ؛ به نقل از اصول علم تغذیه، ص 128..

نکته دیگر اینکه هورمون‏هاى مردانه، باعث بروز رفتارهاى خشن، تهاجمى و جنگى مى‏شوند که در نهایت به درگیرى و صدمات بدنى و مرگ مى‏انجامد. در حالى که هورمون‏هاى زنانه، آرام بخش‏اند و رفتارهاى صلح جویانه را تقویت مى‏کنند. همچنین تستسترون Testostrone. (هورمون مردان) و استروژن‏هاProgestrone. Estrogene. (هورمون‏هاى زنانه)، اثرات متفاوتى بر سطح کلسترول Chlostrole. و تعداد گلبول‏هاى قرمز خون (هماتوکریت)Hematocrite. مردان و زنان دارند و بر اثر همین اختلاف هورمونى بین زن و مرد و پیامدهاى ثانوى ناشى از آن، نسبت مرگ و میرMortality. مردان در سن 15 - 25 سالگى حدود 4 - 5 برابر زنان در همین محدوده سنى است. بنابراین هورمون‏ها و نقش متفاوت آنها در مرد و زن، یکى از عوامل مطرح در مرگ و میر و تفاوت طول عمر آنها است.کتاب زن، ص 117 - 116.

2-1-4. بلوغ جسمى و جنسى دختران، به طور معمول چندین سال پیش از پسران است و درطول زمان، همراه با رشد جمعیت بشرى، باعث مى‏شود که در جامعه تک همسرگرا، همواره انبوه کثیرى از زنان - که آمادگى و علایق جنسى دارند - در برابر مردانى فاقد شعور و درک جنسى، قرار داشته باشند و تمایلات جنسى آنان به نحو مشروع ارضا نگردد.

2-2. از نظر روان‏شناسى، تفاوتى اساسى بین ساختار روانى و گرایش‏ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. برخى از دانشمندان مانند مرسیه Conduct And Its Disorders Biologically Considered, P.242 - 3.Dr. Mercier,

See: ، ویل دورانت، اشمید، دونتزلان، راسل لى و... معتقدند: زنان به طور طبیعى «تک همسرگرا» (Monogamous) مى‏باشند و فطرتاً از تنوع همسر گریزانند. آنان خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفى و عملى یک مرد مى‏باشند. بنابراین تنوع گرایى در زنان، نوعى بیمارى است؛ ولى مردان ذاتاً تنوع گرا و «چندزن‏گرا» (Polygamous) مى‏باشند.

دکتر اسکات G.R.Scott. مى‏گوید: «مرد اساساً چند همسرگرا است و توسعه تمدن، این چندهمسرگرایى طبیعى را توسعه بخشیده است‏Is Allowed In Islam, P. 52 , quoted From: History of Prostitution, P.12.

Why Polygamy »جهت آگاهى بیشتر نگا: مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، صص 327 - 330..

البته این عامل از اهمیت، عامل نخست برخوردار نیست. آنچه کاملاً باید جدى گرفته شود و براى آن چاره اندیشید، همان عامل نخست است.

 

سه. روى آوردها

در برابر این واقعیات، سه راه وجود دارد:

3-1. همیشه تعدادى از زنان، درمحرومیت کامل جنسى به سربرند! چنین چیزى فاقد توجیه منطقى است؛ زیرا به معناى سرکوب غریزه و نیاز طبیعى گروهى از انسان‏ها و نوعى ستم بر آنان است. افزون بر آن در سطح کلان و در طولانى مدت، شدنى نیست. به عبارت دیگر سرکوب غریزه، در نهایت به سرکشى و طغیان آن خواهد انجامید. تجربه آلمان و بسیارى از دیگر کشورهاى غربى، شاهد این مدعا است.

استاد مطهرى در این باره مى‏نویسد: «اگر عدد زنان نیازمند بر مردان نیازمند، فزونى داشته باشد، منع تعدد زوجات خیانت به بشریت است؛ زیرا تنها پایمال کردن حقوق زن در میان نیست... بحرانى که از این راه عارض اجتماع مى‏شود، از هر بحران دیگر خطرناک‏تر است. همچنان که خانواده از هر کانون دیگر، مقدس‏تر است...

زنان محروم از خانواده نهایت کوشش را براى اغواى مرد - که قدمش در هیچ جا این اندازه لرزان و لغزان نیست - به کار خواهند برد. و بدیهى است که «چو گل بسیار شد پیلان بلغزند» و متأسفانه از این «گل» مقدار کمى هم براى لغزیدن این پیل کافى است.

آیا مطلب به همین جا خاتمه پیدا مى‏کند؟ خیر. نوبت به زنان خانه دار مى‏رسد. زنانى که شوهران خود را در حال خیانت مى‏بینند. آنها نیز به فکر انتقام و خیانت مى‏افتند و در خیانت دنباله‏رو مرد مى‏شوند. نتیجه نهایى در گزارشى - که به «کینزى راپورت» مشهور شده - در یک جمله خلاصه شده است: «مردان و زنان آمریکایى در بى‏وفایى و خیانت دست سایر ملل دنیا را از پشت بسته‏اند»مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، صص 334..

3-2. گزینه دیگر این است که راه روابط نامشروع و روسپى‏گرى و کمونیسم جنسى، گشوده و جامعه به فساد کشیده شود. این همان راهى است که عملاً غرب مى‏پیماید:

نتیجه این روى آورد را مى‏توان در گزارش دکتر اسکات - مأمور پزشکى شهردارى لندن - مشاهده کرد. در گزارش او آمده است: «در لندن از هر ده کودکى که به دنیا آمده‏اند، یکى غیرمشروع است! تولدهاى غیرقانونى در حال افزایش دائمى است واز 33838 نفر در سال 1957 به 53433 نفر در سال بعدى افزایش یافته است»مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 324، به نقل از: اطلاعات، مورخه 25/9/38، رویتر 16 دسامبر، خبرگزارى فرانسه..

3. راه سوم این است که به طور مشروع و قانونمند، باقیود و شرایطى عادلانه، راه چند همسرى گشوده شود. دین مبین اسلام این راه را - که حکیمانه‏ترین و بهترین راه است - گشوده و اجازه چندزنى را به مردانى مى‏دهد که توانایى کشیدن بارسنگین آن را به نحو عادلانه دارند و دستورات اکیدى در این زمینه براى آنان وضع کرده است. این روش در واقع حقى براى زن و وظیفه‏اى بر دوش مرد ایجاد مى‏کند و نه تنها به ضرر زنان نیست؛ بلکه بیشتر تأمین‏کننده مصالح و منافع آنان است.

برخى از شرایط و توصیه‏هاى اسلام در این باره، عبارت است از:

3-1. رعایت محدودیت؛ اسلام گستره چندهمسرى را محدود ساخته و تا چهار نفر تقلیل داده است. قرآن مجید در این باره مى‏فرماید: «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ ...»؛ نساء (4)، آیه 3. ؛ «با زنان پاک ازدواج کنید، دو یا سه یا چهار همسر...».

3-2. رعایت عدالت؛ قرآن مجید در اهمیت اصل عدالت در رابطه بین همسران مى‏فرماید: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»؛ همان. ؛ «اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، پس تنها یک همسر اختیار کنید».

امام صادق‏علیه السلام مى‏فرماید: «کسى که دو زن داشته باشد و در تقسیم رابطه خود با همسر و تقسیم مالى بین آنها به عدالت رفتار نکند، روز قیامت - در حالى که دست‏هایش بسته و نیمى از بدنش به یک طرف کج شده است - آورده و به آتش داخل مى‏شود»رى شهرى، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 2270، ح 7913..

استاد مطهرى مى‏نویسد: «اسلام براى شرط عدالت، آن قدر اهمیت قائل است که حتى اجازه نمى‏دهد مرد و زن دوم، در حین عقد توافق کنند که زن دوم در شرایطى نامساوى با زن اول زندگى کند؛ یعنى، از نظر اسلام رعایت عدالت تکلیفى است که مرد نمى‏تواند با قرار قبلى با زن، خود را از زیربار مسئولیت آن خارج کند»مطهرى، مرتضى، حقوق زن در اسلام، ص 418..

3-3. تأمین مالى؛ از دیدگاه اسلام نفقه زوجه بر عهده مرد است؛ از این رو کسى که نمى‏تواند نیازمندى‏هاى همسران متعدد را تأمین کند، نباید به چندهمسرى روى آورد.

3-4. تأمین عاطفى و جنسى؛ امام صادق‏علیه السلام فرموده است: «هر که آن قدر زن بگیرد که نتواند با آنها نزدیکى کند و در نتیجه آن، یکى از همسرانش مرتکب زنا شود، گناه این کار برگردن او است»میزان الحکمه، ج 5، ص 2272، ح 17915..

 

امتیاز اسلام‏

خانم بیزانت Annie Besant.مى‏نویسد: «گفته مى‏شود که در غرب تک همسرى است؛ اما در واقع چندهمسرى است بدون مسئولیت پذیرى! همین که مرد از زن سیر شد، او را رها مى‏کند. او نیز کم کم زن کنار خیابانى خواهد شد؛ زیرا نخستین عاشق دلداده‏اش هیچ مسئولیتى در برابر آینده او ندارد.

وضع زنى که به عنوان یک همسر و مادر، در خانه‏اى چندهمسرى پناه گرفته، صد بار بهتر از این است. وقتى هزاران زن بدبخت را مى‏بینیم که شبانگاه در خیابان‏هاى شهرهاى غرب پرسه مى‏زنند، به یقین درمى یابیم‏که غرب نمى‏تواند اسلام را به جهت چندهمسرى سرزنش کند. براى زن بسى بهتر، خوشبختانه‏تر و محترمانه‏تر است که در چندهمسرى اسلامى زندگى کند و تنها با یک مرد اشتراک زندگى پیدا کند، فرزند قانونى خود را در آغوش گیرد و همه جا مورد تکریم و احترام باشد؛ تا اینکه هر روز توسط این و آن اغوا شود و احتمالاً با فرزندى نامشروع کنار خیابان رها گردد! نه تحت حمایت قانون باشد و نه پناهگاه و مراقبتى داشته باشد و هر شب قربانى هوس رهگذرى گردد». Allowed In Islam, PP. 33 - 43.Why Poly gamy Is

آیزاک تایلورRev, Canon Issac Tylor LL.D. - در سخنرانى خود درباره «محمدیسم»Mohamedanism. در کنگره کلیسا در «ولورهامپتون»Wolverhampton )On 7H October, 7881(. - اعلام کرد: «چندهمسرى نظام یافته و محدود سرزمین‏هاى اسلامى، بى‏نهایت بهتر است از چندهمسرى لجام گسیخته‏اى که نکبت جوامع مسیحى است و نمونه آن اصلاً در اسلام شناخته شده نیست»Saturday, 8th Oct. 7881. Quotedin: Wly Polyg Is Allowel In Islam, PP. 53 - 6.

The Times, London, .

روحانى مسیحى اودوتولاRev. Odotulla. - در کنفرانسى در تورنتوToronto. - اظهار داشت: «غرب با ممنوعیت چند همسرى، منافقانه عمل مى‏کند؛ چرا که با طلاق‏هاى مکرر همان را عملى مى‏سازد».

بنابراین تک همسرى غرب، چیزى جز چند همسرگرایى بى‏ضابطه و مسئولیت گریزانه نیست. اما چه نیکوست این اعتراف غربى‏ها را هم بخوانیم که اسلام، در قالب چند همسرى بهنجار خود، عملاً تک همسرى را حفظ نموده است. رابرت ا.هیوم مى‏نویسد: «... برخى از محققان معقول نشان مى‏دهند که محمدصلى الله علیه وآله وسلم روى هم رفته موقعیت زنان را ارتقا بخشید و به آنها مرتبه‏اى از آزادى اقتصادى داد که هنوز در پاره‏اى از کشورهاى غربى و یا به اصطلاح مسیحى تا آن حد به زنان آزادى اقتصادى داده نشده است و براى چندهمسرى نامحدود - که تا آن زمان به دلخواه انجام مى‏شد - حد و مرزى مقرر داشت که بسیار لازم و نافع بود. رسم دخترکشى را - که در عربستان آن روز کاملاً رواج داشت - به کلى برانداخت و بالاخره اینکه حکم تعدّد زوجات را تنها در صورتى مجاز دانست که شوهر، بتواند با تمامى همسران خود با عدالت کامل رفتار کند. او عملاً تک همسرى را رواج داد»هیوم، رابرت ا.، ادیان زنده جهان، ترجمه: دکتر عبدالرحیم گواهى، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1377)، ص 306..

استاد مطهرى در این باره مى‏نویسد: «تعجب مى‏کنید اگر بگویم تعدّد زوجات در مشرق زمین، مهم‏ترین عامل براى نجات تک همسرى است. مجاز بودن تعدّد زوجه، بزرگ‏ترین عامل نجات تک همسرى است... در شرایطى که موجبات این کار فراهم مى‏شود و عدد زنان نیازمند به ازدواج فزونى مى‏گیرد؛ اگر حق تأهل این عده به رسمیت شناخته نشود و به مردان واجد شرایط اخلاقى، مالى و جسمى، اجازه چند همسرى داده نشود؛ دوست بازى و معشوقه‏گیرى، ریشه تک همسرى را مى‏خشکاند»مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 330..

در اینجا ممکن است سؤالى دیگر پدید آید و آن اینکه چرا چند شوهرى مجاز نیست؟ جواب آن است که:

1. عمده‏ترین علت چند زنى - که فزونى تعداد زنان آماده به ازدواج بر مردان است - به طور معمول در مورد چند شوهرى وجود ندارد.

2. این خلاف طبیعت و روحیات زن بوده و او به طور طبیعى از آن گریزان است. شاید به همین علت است که در طول تاریخ بشر، چند شوهرى رواج چندانى نیافته و اگر هم در جایى (مانند قبیله «تودا» یا برخى از قبایل «تبت») مشاهده شده، پدیده‏اى بسیار استثنایى است‏نگا: همان، ص 286..

نکته مهم

تأمل در متون اسلامی و سیره پیشوایان نشان می دهد که اسلام در ازدواج اصل را بر تک همسری استوار کرده زیرا قرآن کریم از تک همسری حضرت آدم (سوره اعراف: 189؛ سوره بقره: 35) و حضرت موسی (سوره قصص: 29) و حضرت نوح (سوره تحریم: 10) و حضرت لوط علیهم السلام (همان) یاد کرده است.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز تا وفات خدیجه سلام اللّه علیها یعنی تا حدود پنجاه سالگی، همسری دیگر انتخاب نکرد. ازدواج های متعدد آن حضرت نیز پس از هجرت به مدینه به دلایل و انگیزه های مختلفی صورت گرفته از جمله کفالت و سرپرستی برخی از زنان یا فرزندان آنان، اسباب سیاسی، احیای جایگاه زن در جامعه آن روز و آموزش نحوه سلوک و معاشرت با همسر به طور عملی. بیشتر همسران آن حضرت کهنسال یا بیوه بودند و در این ازدواجها لذت جویی و شهوترانی نقش نداشته است. حکم جواز ازدواج با بیش از چهار همسر نیز از احکام ویژه آن حضرت (خصائص النبی) به شمار می رود. همچنین امیرمؤمنان علیه السلام در زمان حیات حضرت فاطمه سلام اللّه علیها همسری دیگر برنگزید.

با این همه ضرورتهای اجتماعیِ تعدد زوجات را که گاه در جوامع انسانی پدید می آید، نمی توان نادیده گرفت. اسلام برای این مشکلات خاص چاره ای اندیشیده است: تعدد زوجات با رعایت حدود و شرایط معین بهترین راه چاره است.

از سوی دیگر باید از هوسرانی مردان هوسباز نیز پیشگیری شود بنابراین بهترین راه برای پیشگیری از سوءاستفاده از جواز تعدد زوجات تأکید بر رعایت شروط سه گانه آن است که از قرآن و سنت و عقل استنباط می شود: رعایت عدالت مادی میان همسران، توان اداره زندگی و وجود مصالح عقلایی برای تعدد که از حکمت تشریع می توان بدست آورد.

 

در جمع آوری این مطلب از وبلاگ   yourquestion.mihanblog.com کمک گرفته شده است.